هَزاران را چه شد؟ یادی از زنده‌یاد استاد رضا هنری، هنرمند برجستهٔ ساکن ونکوور که هفتهٔ گذشته چشم از جهان فروبست

جمال صلواتی کردستانی – ونکوور 

عکس از صفحهٔ فیس‌بوک هامین هنری، فرزند زنده‌یاد استاد رضا هنری

صبح وقتی اینستاگرامم را باز کردم، اولین تصویری که روی صفحه ظاهر شد، تصویر رضا هنری بود که پسرش هامین به اشتراک گذاشته بود. پیراهنی کنسرتی به رنگ نارنجی به تن داشت و نواری با طرح‌های سنتی از روی شانهٔ سمت چپش به‌صورت عمودی پایین آمده بود و امتداد آن پس از عبور از روی قلبش، آرام در پشت کمانچه‌ای که در دست داشت، محو شده بود. عکس بسیار خوش‌رنگ‌ونوری بود، اما انگار چیزی نافذتر آن را خاص کرده بود و آن چشم‌های بسته و پلک‌های آرامِ بر روی هم خوابیده‌اش بود که حکایت از رهایی و سبک‌بالی همیشگی‌اش داشت. لایکش کردم و به صفحهٔ خودش رفتم تا طبق معمول هوش و ذوق خودم را با دیدن عکس‌هایش و حدس‌زدن عنوانی که زیر هر کدام می‌نوشت، بسنجم. همیشه بعد از عمیق‌شدن طولانی در عکس‌ها حدسم را می‌زدم و عنوان خودم را انتخاب می‌کردم اما هر بار تیرم به خطا می‌رفت و آن عنوانی که آقارضا برای عکسش برگزیده بود فرسنگ‌ها با حدس و گمان من فاصله داشت. غریبی، بهار، شامگاهان و دنج آخرین عناوین عکس‌هایی بود که گرفته بود. بعدازظهر، هامین پُست دیگری را با همان عکس روی فیس‌بوکش گذاشت و حالا بود که به راز آن چشمان فروبسته دست یافتم: «صبح دیروز، یک هنرمند بزرگ، آهنگ‌ساز، عکاس، فیلمساز، هنرمند، نویسنده و شاعر را از دست دادیم. من، دوست نزدیکم و پدرم را از دست دادم.»

و این آن خبری بود که تمام هنرمندان ایرانی ساکن ونکوور را در شوک فرو برد. رضا هنری، هنرمندی برجسته و توانا بود که بی‌هیچ ادعایی بیش از پنجاه سال فعالیت هنری کرد و هرجا که توانست بی‌دریغ، دستگیر و یار و همراه دیگر هنرمندان بود. حاصل زندگی مشترک با همسر هنرمندش فتحیه هنری، دو فرزند برومند، هدایت و هامین هنری است که هرکدام امروز در کار هنری خود جایگاهی کسب کرده‌اند.

مراسم بزرگداشتی که خانواده و دوستانش نوزدهم مهٔ ۲۰۲۳ در Quaker Hall ونکوور برایش گرفتند، همچون خودش ساده و در عین حال باشکوه بود. پیشنهاد شده بود که همهٔ موزیسین‌ها سازهایشان را با خودشان به همراه بیاورند. همه آمدند و سازهایشان را به یاد او کوک کردند و نواختند. از همهٔ ملیت‌ها آنجا بودند. در قلب همه، چنان جا و آشیانی خوش ساخته بود که فراقش به چشم نمی‌آمد و اشک‌هایی که در میان نوای سازها برایش سرازیر می‌شد، به زلالی خودش بود و قلب مهربانش.

 

مروری اجمالی بر زندگی پربار زنده‌یاد رضا هنری

رضا هنری در سال ۱۳۳۴ در شهر کاشمر به دنیا آمد. پدرش هنرمند و خوانندهٔ رادیو زاهدان بود که چند اثر از او همچنان باقی است. او از سن شش‌سالگی در جشن‌های مدرسه آواز می‌خواند. در سیزده‌سالگی شروع به نواختن سنتور کرد و در چهارده‌سالگی آموختن آکاردئون و ویولون را با استادان شیرخدایی و دلجو آغاز کرد. پس از شش ماه به چنان تبحری در نوازندگی رسید که استاد شیرخدایی آموزش شاگردان را به او سپرد. 

رضا هنری سال‌ها در جشن‌های دبیرستان و کنسرت‌های فرهنگ و هنر شرکت می‌کرد و به‌همراه گروه‌های موسیقی به اردوهای هنری رامسر می‌رفت.

او بعد از اتمام دبیرستان، تحصیلات عالی خود را در مدرسهٔ عالی تلویزیون و سینما در تهران ادامه داد و سپس در تلویزیون زاهدان به‌عنوان صدابردار (تکنسین صدا) مشغول به کار شد.

وی در نواختن کمانچه تبحر داشت و استعداد او در رشته‌های موسیقی، عکاسی، فیلمبرداری، خطاطی، نویسندگی و شعر بسیار بارز بود. اشعار و مقالات او بارها در مجلات و روزنامه‌ها منتشر شده است.

رضا هنری با خانم فتحیه میثاق که ایشان نیز از کودکی فعالیت‌های هنری داشتند و با همکاری یکدیگر از نوجوانی در گروه‌های موسیقی برنامه اجرا می‌کردند، ازدواج کرد. آن‌ها سه سال بعد از انقلاب به همراه فرزندانشان به کانادا مهاجرت کردند. 

رضا هنری پس از ادامهٔ تحصیل در رشتهٔ فیلم‌سازی در کانادا و دریافت چندین جایزه، در سفر خود به ایران با همکاری دوست محققش جناب رضا افتخاری، مستندی تاریخی از موسیقی بلوچستان ساخت. این مستند با نام «در جستجوی نغمه‌های پنهان» از هنر همهٔ هنرمندان موسیقی بلوچی بهره برده و بارها از تلویزیون بی‌بی‌سی پخش شده است. او همچنین حدود ۱۰ سال با تلویزیون سی‌تی‌وی کانادا همکاری داشت.

خانوادهٔ هنری در سال‌های اخیر علاوه بر همکاری با گروه‌های مختلف موسیقی، با نام «گروه موسیقی وشان» به خوانندگی فتحیه هنری کنسرت‌های متعددی را در سراسر آمریکای شمالی برگزار کردند. 

علاوه بر فعالیت‌های موسیقی، رضا هنری طی ۱۰ سال اخیر به‌عنوان طراح گرافیک فعالیت می‌کرد و به‌خاطر مسئولیت‌پذیری و اشتیاق وافرش در انجام کارها، همواره مهم‌ترین بخش کار را بر عهده‌اش می‌نهادند.

متأسفانه این هنرمند ارزنده سال‌ها از بیماری دیابت و نوسان قند خون رنج می‌برد و اخیراً دچار سردرد‌های میگرنی شدید ناشی از بیماری شده بود. 

رضا هنری در اوایل صبح روز دوشنبه ۲۴ اردیبهشت سال ۱۴۰۲ برابر با ۱۵ مهٔ ۲۰۲۳ به‌علت سکتهٔ قلبی در خواب، چشم از جهان فروبست. یادش جاودان.

* * * * *

برای رضا هنری

سروده‌ای از جمال صلواتی کردستانی 

ما کرگدن شده بودیم و اندک تفاوتمان

تنها شمار شاخ‌هایمان بود بر پیشانی و

کمی عشوه‌های ناهمجور

ما تباه شده بودیم 

در پوچی دلیل نقطهٔ استقرار شمایل‌های معوجمان

بر پوسترهای تبلیغاتی و

قاب‌های کم‌عمق

و تو آرام نقش نسیم خود می‌زدی

بر حافظهٔ هر برگ

در انعکاس مبهم لکه‌ابری جامانده 

بر مشتی آب بر کف خیابان

ما سرمست چگونگی عبور از زمستان بودیم و تو، 

با دیافراگم بازِ جانت،

حیران در اجزای رد پاهایمان

پی‌نوشت عکس‌هایت،

کفایت می‌کند برای کشف دوبارهٔ زمین،

انسان،

خودمان

شرم، تکرار، کرنش، آشفته، دل‌شوره

غریبی، زمستانی، دلگرمی، دوردست‌ها،

وعده‌گاه، پیام، رؤیا،

ازیادرفته، کودکان رنج

شعف موتزارت را با خود خاک کردی و

اندوه دونَلی اسپندار را 

روی دستان خالی‌مان به‌ جا گذاشتی

دریچهٔ چشمانت را، 

دریغ نمی‌کردی از ما کاش

کاش هنوز،

می‌سرودی، می‌نواختی

ارسال دیدگاه